داستان های سال های دور ( بخش سوم) – شوق تدریس جوانی

تدریس هنر

گاهی موضوعاتی در مسیر زندگی تمام مسیر را عوض کرده و آدمی را آنچنان که می خواهدبازی می دهد در ابتدای مطلب دوم باید اشاره‌کرد به این موضوع که اتفاقات بسیار روشن و خوبی بعداز نمایشگاه ماهی‌های قرمز در فرهنگسرای ارسباران برای مجتبی رستمی رخ داد. در واقع شروع کاردر مدارس و معرفی هنرمند به مدارس مختلف برای تدریس بعد از برگزاری این نمایشگاه بود و فروش خوب آثار نمایشگاه ماهی های قرمز، انگیزه‌ایی شد تا نمایشگاه‌های بعدی به صورت پی‌درپی اما با فاصله ی زمانی برگزار شود.

با این حال مسائلی هم وجود داشت که شرایط حیطه هنری مجتبی رستمی را در دوران جوانی تحت تاثیر قرار داد. در کنار کار نقاشی بخاطر توانایی‌های خوبی که در زمینه‌ی گرافیک داشت، فعالیت‌هایی در زمینه‌ی کار طراحی جلد و نشریات انجام می‌داد. حدودا 360 جلد نشریه که بیشتر آن هنوز هم موجود است، توسط مجتبی رستمی طراحی جلد آن‌ها را مجتبی رستمی انجام شده‌است. همه‌‌ی این‌ها باعث شد این حس به هنرمند القا شود که هنرمندی که بخواهد یک کار حرفه‌ایی و نمایشگاهی برگزار کند، باید از لحاظ پتانسیل کارهم خیلی خودش را غنی سازد. از این‌رو با تمام شوق‌و اشتیاقی که برای برگزاری مجدد نمایشگاه داشت، مساله آموزش برای او بسیار مهم شد و به عنوان جوانی که مدارس مختلف برای تدریس از او دعوت به کار شده‌بود، تا جایی پیش رفت که در سال‌های اول کارش در 7 الی 8 مدرسه کار می‌کرد که حدودا بین 70 تا 72 ساعت آموزش در هفته تخمین زمانی دارد و به خودی خود می‌توان این اتفاق را یک رکورد به شمار آورد. بسیار جذب آموزش شد، تا جایی که شوق به کلاس رفتن و تدریس در هنرمند انقدر زیاد بود که حاضر به تعویض و جابجایی آن با هیچ چیز دیگر نبود. در آن دوران در مدارس مختلفی به کار تدریس مشغول بود که بعضی از این مدارس خیلی معروف و به‌نام در تهران بودند.

بخش آموزش یک ویژگی بسیار خاص و بارزی برای او ایجاد کرد که شاید بالا بردن جذابیت کار مجتبی رستمی به این قسمت مربوط باشد. زمانی‌که برای کار تدریس وارد مدارس راهنمایی و دبیرستان که عموما مدارس راهنمایی بودند، شد این اتفاق رقم خورد؛ “در واقع وقتی شخص وارد حیطه‌ی تدریس و محیط مدرسه شود و با دانش‌آموزان مختلفی سر‌وکار داشته‌باشد با هنرآموزانی مواجه می‌شود که به صورت ذاتی دارای توانایی‌های ویژه‌ی بصری و هنری خاصی هستند.” به همین خاطر به صورت جدی  هنرمند تصمیم به فراگیری علمی و یادگیری بیشتر در هنر چه تئوری و چه عملی گرفت. از این رو شروع به بازبینی اطلاعات، دانش و دانسته‌های خود کرد تا برای بهتر کردن آن‌ها مجدد خودش هم آموزش ببیند. همین اتفاق نقطه‌ی عطفی در کار مجتبی رستمی بود و واقعا جذابیت کار بیشتر بالا رفت، زیرا اجبار در این مرحله وارد عمل شد و هنرمند مجبور بود هم کار و تدریس را انجام دهد، هم پیگیر مطالعه بیشتر در خصوص مدادرنگی، آبرنگ و حتی رنگ روغن باشد. زیرا باید اطلاعاتی جدید جمع آوری می‌کرد و آن‌‌هارا  هنگام آموزش در اختیار هنرجویانش قرار می‌داد تا آموزشی خوب و اصولی داشته باشد، باید این موضوع را هم در نظر داشت که مجتبی رستمی در آن زمان آموزگار بسیاری جوانی بود و با وجود این حجم کاری بالا و کلاس‌هایی که به او داده‌بودند قطعا زیر ذربین می‌رفت از این رو با بِروز کردن علم آموزشی خودش سعی براین داشت کمی‌و کاستی ها را برطرف سازد و این امر باعث پربار شدن خروجی‌های کلاس او از مدارس شد. در واقع این اتفاق باعث شد چندسالی درگیر فضای تدریس شد و نتواست به آماده‌سازی و نمایش آثار خود وقتی را اختصاص دهد. این قبیل رخدادها فرای تصور هنرمند بود زیرا به این فکر نمی‌کرد روزی فضای کاری و تدریس او در کار هنری و برگزاری هرآنچه در فکر داشت اینگونه تاثیر بگذارد، به عبارتی یک مانعی بزرگ برایش به حساب آمد. مجتبی رستمی بر این فکر بود که کار آموزش هنر می‌دهد، برای پیشرفت در دیگر کلاس‌های هنری هم شرکت دارد و درنتیجه نمایشگاه بسیار موفق تری برگزار خواهد کرد. اما مشغله بسیار کاری و تدریس در چند مدرسه مانع این اتفاق شد که کمی باورش هم سخت بود، ولی این را می‌دانست که اگر واقع‌بین باشد واقعا زمانی باقی نمی‌ماند تا به خوبی به این بخش از آنچه‌که در فکر داشت برسد. علاوه بر مواردی که تا اینجا در مورد آن‌ها و سختی‌هایشان گفته‌شد،  باتوجه به اینکه در آن زمان نیز وارد کار طراحی گرافیک شده‌بود و این کار هنری زمان بسیاری را به خود اختصاص می‌داد، به همین علت‌ها چند سالی برای به نمایش گذاشتن آثارش در گالری‌ها فرصت مناسب پیدا نکرد. دوری از فضای نمایشگاهی را نمی‌توان به عنوان یک ضعف ازش یاد کرد بلکه به‌خودی‌خود نقطه‌ی قوتی در زندگی هنری مجتبی رستمی قلمداد می‌شد زیرا در آن سال‌ها با مطالعات و تحقیقات علمی، هنری که انجام ‌داد باعث شد به یک حد و مرحله‌ایی برسد که جایگاه مناسب و مطلوبی در هنر باشد تا آن‌جا که سطح هنری او نسبت به قبل خیلی بهتر شده بود. می‌توان گفت که خیلی از هم دوره‌ایی ‌هایش در آن سال‌ها این توانایی را نداشتند.

مجتبی رستمی مدرس نقاشی

این متن توسط شروین کندری تدوین و نگارش شده است